۱۳۹۱ آبان ۱۶, سه‌شنبه

لحظه‌ي خوشبختي

يه لحظه‌هايي هستن كه مي‌خواي قابشون كني، منجمدشون كني، خلاصه يه جوري نگه‌شون داري براي هميشه كه همون شكلي بمونن و همه‌ش داشته باشي‌شون؛ داشته باشي‌شون كه بذاري رو دلت، برا اون وقتايي كه تنهايي آزارت مي‌ده، وقتايي كه از دنياي دور و برت بيزار مي‌شي.
يه لحظه‌هايي‌م هستن كه منجمدشون بي‌معنيه، تو هيچ قابي جا نمي‌گيرن، فقط و فقط بايد زندگي‌شون كني. بايد دلت رو باهاشون روشن كني و روشن نگه داري. فهميدن فرق اين دوتا مهمه. تو اين دومي اصلاً خيال تنهايي هم سراغت نمياد، بيزاري حداكثر مي‌شه يه نق زدن كوچولو.
خوشبختي به نظر من يعني اينكه به اندازه‌ي كافي از اين لحظه‌ي جنس دوم داشته باشي.
 

۶ نظر: