دستنوشتههای سیصدوشصت درجه
ماییم که گه نهان و گه فلانیم
من
RoozbehSh
مشاهده نمایه کامل من
۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه
يك روز
يك روز خاطراتم را ريز ريز ميكنم و جلوي اين كبوترهايي كه هر كلهي سحر ميآيند و بغبغو كنان روي لبهي فلزي پشت پنجره رژه ميروند، ميريزم.
يك روز اين كار را ميكنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر