این سوت خیلی زیر هست که هر از گاهی یکهو توی گوشت میکشد و کم کم محو میشود؛ خب؟ یکی میگفت، یا جایی نوشته بود نمیدانم، به هر حال راست و دروغش پای گوینده، که این آخرین بار است که میشنویاش؛ یعنی سوت بعدی که دفعه بعد میشنوی دیگر این نیست، کمی بمتر است. خلاصه که این فرکانس را یک بار و برای آخرین باردر عالم خیال، شنواییات شبیهسازی میکند و بعد از آن دیگر نه در خیال و نه در واقع نمیشنویاش و همینطوری است که رفتهرفته با زیاد شدن سالهای عمرت وسعت شنواییات کمنر و کمتر میشود. البته این جمله آخری حتماً درست است. چه شد که اینها را گفتم؟ نمیدانم. یعنی یادم رفت. بگذار امروز بعد ازظهر را برایت تعریف کنم.
ظهر را که برایت گفتم رفته بودم پیش علی آقا؟ علی آقا مکانیک! نگفتم؟ خب بگذار ازقبلِ ظهر برایت بگویم پس. نه اصلاً از دیشب بگویم که ماجرا را درست متوجه بشوی. دیشب که رفتم پیتزایی توی بازارچه؟ نه! اینطوری فایده ندارد، چون بازارچه رفتن که وسیله نمیخواهد. باید برگشت به عقب؛ خیلی عقبتر! راستی من مدتی فکر میکردم این که صدای آهنگهایی که به واسطهٔ فایلهای امپیتری یا حتی سیدیهای موسیقی، پخش میشود، به اندازهٔ صفحههای وینیل -با همهٔ خشخش گاه و بیگاهش- خوش کیفیت نیست، احتمالاً به این دلیل باشد که حین فشردهسازی یا رقومی شدن، بعضی فرکانسها، خصوصاً صداهای خیلی زیر حذف میشوند، نه که الان بگویم ممکن است در واقع اینطور نباشد؛ نه! منظورم این است که این دغدغهها شاید مال سنی است که میدانی همهٔ صداها را میشنوی یا لااقل قرار است بشنوی و هنوز برای بار صدم توی گوشت یک فرکانس رو به موت، نفیر کشان به فنا نرفته و دست کم چهار نفر را از نزدیک میشناسی که هنوز گاهی موسیقی را از روی صفحه وینیل گوش میدهند. بگذریم! داشتم میگفتم؛ چه میگفتم اصلاً؟ ولش کن.
ظهر را که برایت گفتم رفته بودم پیش علی آقا؟ علی آقا مکانیک! نگفتم؟ خب بگذار ازقبلِ ظهر برایت بگویم پس. نه اصلاً از دیشب بگویم که ماجرا را درست متوجه بشوی. دیشب که رفتم پیتزایی توی بازارچه؟ نه! اینطوری فایده ندارد، چون بازارچه رفتن که وسیله نمیخواهد. باید برگشت به عقب؛ خیلی عقبتر! راستی من مدتی فکر میکردم این که صدای آهنگهایی که به واسطهٔ فایلهای امپیتری یا حتی سیدیهای موسیقی، پخش میشود، به اندازهٔ صفحههای وینیل -با همهٔ خشخش گاه و بیگاهش- خوش کیفیت نیست، احتمالاً به این دلیل باشد که حین فشردهسازی یا رقومی شدن، بعضی فرکانسها، خصوصاً صداهای خیلی زیر حذف میشوند، نه که الان بگویم ممکن است در واقع اینطور نباشد؛ نه! منظورم این است که این دغدغهها شاید مال سنی است که میدانی همهٔ صداها را میشنوی یا لااقل قرار است بشنوی و هنوز برای بار صدم توی گوشت یک فرکانس رو به موت، نفیر کشان به فنا نرفته و دست کم چهار نفر را از نزدیک میشناسی که هنوز گاهی موسیقی را از روی صفحه وینیل گوش میدهند. بگذریم! داشتم میگفتم؛ چه میگفتم اصلاً؟ ولش کن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر