ما اينطور آدمايي هستيم كه وقتي صحبت راي دادن و انتخابات ميشه، قضيه رو
خيلي «باكرهطور» سكسي ميبينيم، اينجوري كه همونقدر كه بايد عاشق يه يارو
باشيم تا باهاش بخوابيم همونطوريم بايد عاشق باشيم تا بهش راي بديم، در
غير اينصورت از يارو و كلاً از سكس/ سياست متنفريم تا سوار اسب سفيدمون رو
ببينيم.
و اكثراً خون و خونريزيام سر اينكه راي بديم يا نديم يا به اين
بديم به اون نديم هم از همينجا مياد كه مسئله ناموسيه، نه عقلي و عقلايي.
با كمال احترام اين بود دوزاري من تا اطلاع ثانوي.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر